کد مطلب:369961 جمعه 20 اسفند 1395 آمار بازدید:434

36 - نشر خوبیهای دیگران - پنهان داشتن عیوب مردم
 بسم الله الرحمن الرحیم

و افشاء العارفة و ستر العائبة

دو صفت پسندیده 

امام سجاد علیه السلام در این قسمت از دعای شریف مكارم الاخلاق برای حفظ عدل اجتماعی ، پس از ذكر آنچه مذكور افتاد، دو مطلب دیگر را به پیشگاه الهی عرض می كند و توفیق انجام آن را از باری تعالی می خواهد: یكی آنكه خوبی ها مردم را بگوید و نشر دهد و دیگر آنكه عیوب آنان را مستور دارد و به زبان نیاورد

به خواست خداوند بزرگ شرح و توضیح این دو مطلب موضوع سخنرانی امروز است .

نشر خوبی ها و پنهان داشتن بدی های مردم از سجایای انسانی و از كرایم اخلاق است . خداوند این دو صفت را برای خویش گزیده و بندگان خود را از این راه مورد تفصل و رحمت قرار داده است . اولیای گرامی اسلام ضمن بعضی از دعاها از این دو صفت نام برده و به پیروان خویش دستور داده اند كه خداوند را به این دو صفت بخوانند. امام صادق (ع ) برای قضای حاجات دعایی را توصیه فرموده كه با این جمله آغاز می شود:

یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح . (108)

ای خداوندی كه زیبایی را آشكار می نمایی و زشتی ها را می پوشانی .

علی (ع ) در دعای كمیل به پیشگاه الهی عرض می كند:

كم من قبیح سترته و كم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته .

بار الها! چه بسیار قبایحی را كه پنهان داشته ای و چه بسا تمجید و ثنای خوبی را كه من شایسته آن نبوده ام نشر داده ای .

عامل دلگرمی خوبان 

كسی كه خوبی های مردم را افشا می كند و دگران را متوجه عمل نیك آنان می نماید از طرفی افراد خیر را دلگرم می كند و آنان را در انجام امور خیر تقویت می نماید و از طرف دیگر با این عمل سایر مردم در كارهای خوب تشویق می شوند و نیكوكاری در جامعه گسترش می یابد، بعلاوه ، نشر دهنده خوبی ها، خود محبوب نیكوكاران و سایر مردم می شود و بر اثر خلق پسندیده ای كه دارد احترامش افزایش می یابد. امام سجاد در قسمت اول كلام خود به پیشگاه خداوند عرض می كند:

و افشاء العارفة :بار الها!موفقم بدار كه معروف را افشا نمایم و بین مردم نشر دهم .

معروف به معنای خیر، خوبی ، احسان و هر عملی است كه شرعا و عقلا پسندیده و نیكو شناخته شده است .

زكات نعمتها 

عن علی علیه السلام قال : المعروف زكوة النعم . (109)

علی (ع ) فرموده : عمل معروف زكات نعمتهایی است كه خداوند در اختیار انسانها گذارده است .

در اسلام ، تمام نعمتها زكاتی دارد و زكات هر یك از نعمتها معروف آن نعمت است و در اینجا بعضی از روایاتی كه در این باره رسیده ، به عرض شنوندگان محترم می رسد:

عن ابیعبدالله علیه السلام قال : لكل شی ء زكوة و زكوة العلم ان یعلمه اهله . (110)

امام صادق (ع ) فرموده : برای هر چیزی زكاتی است و زكات علم آن است كه معلومات خود را به كسانی كه اهلیت دارند بیاموزی .

زكات زبان 

و عنه علیه السلام قال : علی كل جزء من اجزائك زكوة واجبة لله عزوجل و زكوة اللسان النصح للمسلمین و التفیظ للغائبین . (111)

امام صادق (ع ) فرموده كه برای هر یك از اجزای بدنت زكاتی برای خدا مقرر است و زكات زبانت نصیحت به مسلمانان و بیدار كردن افراد غافل است .

عن علی علیه السلام قال : لكل شی ء زكوة و زكوة العقل احتمال الجهال (112)

علی (ع ) فرموده : برای هر چیزی زكاتی است و زكات عقل تحمل نمودن نادانی های جهال است .

عن ابیعبدالله علیه السلام قال : المعروف زكوة النعم و الشفاعة زكوة الجاه و العمل زكوة الابدان و العفو زكوة الظفر و ما ادیت زكوته فهو ماءمون السلب . (113)

امام صادق (ع ) فرمود: معروف زكات نعمتهاست ، شفاعت زكات قدر و منزلت است ، عمل صالح زكات بدن است ، عفو اغماض زكات پیروزی است ، و هر نعمتی كه زكاتش ادا شود در ایمنی خواهد بود و از كف نمی رود.

زكات گشایش مالی 

عن علی علیه السلام قال : زكوة الیسار بر الجیران و صلة الارحام . (114)

علی (ع ) فرموده : زكات گشایش زندگی و تمكن مالی ، نیكی به همسایگان و صله ارحام است .

امام (ع ) در این روایت كلمه مال را به كار نبرده و به جای آن كلمه یسار آورده است زیرا زكات مال در مورد پرداختهای واجب است و این روایت به كسانی نظر دارد كه پس از پرداخت زكات واجب از جهت تمكن مالی در وسعت و گشایش اند. معروف اینان بهره مند ساختن همسایگان و كمك نمودن به ارحام است .

معنای معروف 

معروف ، دارای معنای وسیعی است كه هر عمل خیری را شامل می شود، زیر بازوی افتاده را گرفتن ، ناتوانی را كمك نمودن ، بیماری را برای رساندن به منزلش حمایت كردن ، نابینایی را به محل مورد نظرش رساندن ، و خلاصه ، هر عمل خیری كه به نفع مردم است معروف خوانده می شود و ائمه معصومین علیهم السلام به معروف توجه بسیار داشتند و در مواقعی كه پیش می آمد خود، آن را انجام می دادند:

لقد كان علی بن الحسین علیهما السلام یمر علی المدرة فی وسط الطریق فینزل عن دابته حتی ینحینها بیده عن الطریق . (115)

خدمت به رهگذران 

روش حضرت علی بن الحسین این بود كه اگر در راهی گذر می كرد و می دید كلوخی در وسط جاده است از مركب پیاده می شد و آن را كنار می زد كه به رهگذرها آسیبی نرساند.

اولیای گرامی اسلام برای آنكه ارزش خدمت به مردم را به پیروان خود بفهمانند و آنان را به انجام معروف تشویق نمایند، ضمن روایات متعددی این واقعیت را با تعبیرهای مختلف خاطر نشان ساخته اند.

عن علی ابن ابیطالب علیه السلام انه كان یقول : انما المعروف زرع من انمی الزرع و كنز من افضل الكنوز فلا یزهدنك فی المعروف كفر من كفره و لا جحود من جحده . (116)

علی (ع ) می فرمود: معروف زرعی است از پرنموترین زراعتها و گنجی است از برترین گنجها، اگر كسی معروفت را كفران نماید یا آن را انكار كرد مبادا عمل وی ترا از انجام معروف باز دارد.

عن ابیحمزة الثمالی قال : سمعت ابا جعفر علیه السلام یقول : ان من احب عباد الله الی الله لمن حبب الیه المعروف و حبب الیه فعاله . (117)

علاقه به انجام خوبی 

ابوحمزه ثمالی می گوید: از امام باقر (ع ) شنیدم كه فرمود: از محبوبترین بندگان خدا نزد خداوند كسی است كه معروف نزد او محبوب باشد و همچنین به انجام فعل معروف علاقه مند باشد.

از مجموع روایاتی كه مذكور افتاد روشن شد كه كارهای معروف و خدمت به مردم تا چه حد مورد علاقه و توجه اولیای گرامی اسلام است . افراد نیكوكار و خیرخواه به هر نسبت كه به خدمت خلق موفق شوند و عملا در راه معروف قدم بر دارند به همان نسبت زمینه قرب معنوی خویش را در پیشگاه الهی فراهم آورده و مشمول رحمت واسعه او خواهند بود

ارزش خدمات مالی 

ولی از بعضی روایات استفاده می شود كه عمل معروف از نظر خدمت مالی اهمیت بسیار دارد زیرا خدمات مالی بیش از سایر معروفها مردم را زیر پوشش خود می گیرد و موجبات رفاه آنان را در زندگی فراهم می آورد، بعلاوه ، معروفهای مالی می تواند موازنه اقتصادی را در جامعه برقرار نماید و مسلمین را از خطر اقتصاد ناسالم و عدم تعادل زندگی مصون و محفوظ دارد، و در این باره روایت جالبی از امام باقر (ع ) رسیده كه به عرض شنوندگان محترم می رساند:

عن ابیجعفر علیه السلام قال : ان بقاء المسلمین و بقاء الاسلام ان تصیر الاموال عند من یعرف فیها الحق و یصنع فیها المعروف و ان من فناء المسلمین و فناء الاسلام ان تصیر الاموال عند من لا یعرف فیها الحق و لا یصنع فیها المعروف . (118)

امام باقر (ع ) فرموده : بقای مسلمین و بقای اسلام در این است كه گردش اموال نزد كسانی باشد كه حق را در مورد مال می شناسند و به معروف عمل می كنند و از عوامل فنای مسلمین و فنای اسلام آن است كه پول در دست كسانی گردش كند كه حق آن را نمی شناسند و عمل به معروف نمی نمایند.

شناخت حق مال و نیكوكاری 

اگر ثروتمندان در جامعه اسلامی حق واجب مال را بشناسند و آن را ادا كنند بعلاوه ، در راه معروف از پرداخت مال مضایقه ننمایند، برای بیماران تهیدست درمانگاه مجانی ، و برای محصلین بی بضاعت و كودكانی كه از خانواده فقیرند مدرسه رایگان بسازند، و دیگر اعمال خیری از این قبیل ، اسلام و مسلمین در این جامعه می ماند، اما اگر حق واجب را ادا نكنند و از معروف سرباز زنند، با این عمل می توانند زمینه فنای اسلام و مسلمین را فراهم آورند. برای آنكه شنوندگان محترم بدانند وظیفه ثروتمندان و افراد متمكن تنها با ادای حقوق واجب تمام نمی شود بلكه باید به سایر پرداختها نیز متوجه باشند و اعمال معروف را از یاد نبرند .به این روایت كه از امام صادق (ع ) است با دقت توجه نمایند:

عن ابیعبدالله علیه السلام قال لعمار: یا عمار! انت رب مال كثیر. قال : نعم جعلت فداك . قال : فتؤ دی ما افترض الله علیك من الزكوة ؟ قال : نعم . قال : فتخرج المعلوم من مالك ؟ قال : نعم . قال : فتصل قرابتك ؟ قال : نعم . فقال : یا عمار! ان المال یفنی و البدن یبلی و العمل یبقی و الدیان حی لا یموت . یا عمار! انه ما قدمت فلم یسبقك و ما اءخرت فلم یلحقك . (119)

وظایف مال داران 

مردی به نام عمار در عصر امام صادق (ع ) تمكن زیاد داشت . حضرت به وی فرمود: آیا تو صاحب مال بسیاری ؟ عرض كرد: بلی . فرمود زكات واجب را می پردازی ؟ عرض كرد: بلی . فرمود: مال معلوم را به سائل و غیر سائل پرداخت می كنی ؟ عرض كرد: بلی . فرمود: ارحام و اقربایت را صله می نمایی ؟ عرض كرد: بلی . آیا به برادرانت دینیت می رسی ؟ عرض كرد: بلی . حضرت فرمود: ای عمار! مال ، فانی می شود، بدن می پوسد، عمل باقی می ماند، و حاكم و قاضی زنده است و نمی میرد. آنچه را كه پیشتر از خود فرستادی از تو سبقت نمی گیرد و آنچه را كه بعد از خودت به جای گذاردی به تو ملحق نمی شود. امام سجاد (ع ) در قسمت اول درخواست خود كه موضوع سخنرانی امروز است به پیشگاه خداوند عرض می كند:

و اءفشاء العارفة : بار الها! موفقم بدار كه اعمال خوب و كارهای خیر اهل معروف را در جامعه شایع نمایم و آنان را به این خصلت پسندیده معرفی كنم .

به طوری كه در آغاز بحث اشاره شد، نشر خوبی های مردم از صفات خداوند است و اگر انسانی به این صفت متصف گردد به كامل تشبه یافته . متخلق به یكی از خلقیات حمیده شده است . خوبی های فرد خیر را نشر دادن و عمل معروفش را به این و آن گفتن و او را به بزرگواری و فضیلت یاد كردن از طرفی در كارهای معروفی كه انجام می دهد دلگرم می شود و ممكن است در آتیه به كارهای خیر بزرگتری اقدام نماید و از طرف دیگر، افشای عارفه می تواند سایر مردم بی تفاوت را در عمل معروف تشویق كند و آنان را به راه خیر و نیكوكاری سوق دهد. جالب آنكه امام سجاد (ع ) افشای عارفه را در زمینه عدل اجتماعی و پس از درخواست خاموش كردن آتش غضب و اصلاح ذات البین از پیشگاه خدا درخواست نموده است زیرا افشای معروف اهل خیر و معرفی آنان به خدمت گزاری خلق موجب تحسین و تمجید مردم می شود و هر انسانی به كشش حب ذات علاقه دارد تحسین مردم را درباره خود حفظ كند و همواره مورد تكریم و احترام باشد و برای نیل به این هدف باید از معصیت و ناپاكی اجتناب نماید زیرا می داند كه آلوده شدن به گناه او را در جامعه كوچك و حقیر می نماید و محبوبیت اجتماعیش را از بین می برد.

علاقه مندی به كرامت 

عن علی علیه السلام قال : من احب المكارم اجتنب المحارم . (120)

علی (ع ) فرموده : كسی كه به كرامت و بزرگواری خویش علاقه دارد از محرمات و گناهان اجتناب می نماید. بنابراین یكی از فواید افشای عارفه و نشر خوبی های اهل خیر بازداشتن آنان از گناهان است و این خود از عوامل ابقای عدل در جامعه است . ممكن است بسیاری از مردم بنا به تمایل دگردوستی ، در باطن علاقه مند به انجام معروف و دوستدار خدمت به خلق باشند ولی در طول زندگی به این كار شریف موفق نشوند زیرا دوست داشتن معروف بتنهایی برای نیل به آن كافی نیست ، باید تمام شرایطش مهیا گردد تا فرد علاقه مند به آن دست یابد و بتواند به خواسته درونی خویش جامه تحقق بپوشاند.

عن ابیعبدالله علیه السلام قال : لیس كل من یحب ان یصنع المعروف الی الناس یصنعه و لیس كل من یرغب فیه یقدر علیه و لا كل من یقدر علیه یؤ دن له فیه . فاذا اجتمعت الرغبة و القدرة و الاذن فهنا لك تمت السعادة للطالب و المطلوب اءلیه . (121)

سعادت كامل 

امام صادق (ع ) فرموده : اینطور نیست كه هر كس دوستدار معروف باشد بتواند آن را عملی نماید، اینطور نیست كه هر كس رغبت به معروف دارد قدرت آن را نیز داشته باشد، اینطور نیست كه هر كس قادر به عمل معروف است به وی اذن انجام آن داده شود، پس اگر در موردی رغبت و قدرت و اذن مجتمع شد در این موقع برای طالب معروف و برای كسی كه معروف برای وی طلب شده سعادت كامل و تمام به دست آمده است .

اذن تكوینی و تشریعی 

ممكن است از كلمه اذن كه در حدیث امام صادق (ع ) آمده بعضی از شنوندگان چنین برداشت نمایند كه تحقق یافتن معروف علاوه بر رغبت و قدرت خود ما به اذن و اجازه باری تعالی وابسته است و چون اذن خداوند در اختیار ما نیست ، پس ما در انجام كار معروف آزادی عمل نداریم . برداشتی اینچنین از اذنی كه در حدیث آمده نادرست است زیرا اذن الهی دو قسم است : یكی اذن او در نظام تكوین و مقررات آفرینش و آن دیگر اذن الهی در نظام تشریع و تعالیم دینی و این هر دو در قرآن شریف آمده است . در مورد اذن تكوینی فرموده است :

و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربه (122)

گیاه و روییدنی ها در زمین پاك به اذن خداوند خارج می شود. این اذنی است تكوینی و به جبرتحقق می یابد یعنی زمین پاك در رویاندن گیاه از خود اراده و اختیاری ندارد. در مورد اذن تشریعی فرموده است :

آزادی و تعقل 

و ما كان لنفس ان تؤ من الا باذن الله و یجعل الرجس علی الذین لا یعقلون . (123)

هیچ نفسی جز به اذن خداوند ایمان نمی آورد و پلیدی بی ایمانی را برای كسانیقرار داده است كه تعقل نمی نمایند.

خداوند، بشر را آزاد و عاقل آفریده است ، از این جهت كه آزاد است می تواند به اختیار خود دعوت پیمبران الهی را بپذیرد و می تواند آن را رد كند، و از این جهت كه عاقل است خداوند به او اجازه داده است تا در زمینه ایمان ، عقل خویش را به كار گیرد و در آیات الهی مطالعه و دقت نماید. اگر از اجازه آفریدگار بدرستی استفاده نمود و نیروی خود را آن طور كه باید به كار انداخت و ایمان آورد، او به اذن خداوند ایمان آورده است و این مدلول جمله اول آیه است . اما اگر از اجازه الهی استفاده ننمود و عقل را به كار نینداخت ، جعل الهی درباره انسانی كه تعقل نكرده است ، آلوده بودن به پلیدی بی ایمانی است و این مدلول جمله دوم آیه است . اذن خداوند در مورد تحقق بخشیدن به تمام اعمال ارادی انسان آزاد، از آن جمله دست یافتن به عمل معروف ، این است كه با تهیه مقدمات لازم ، تصمیم قاطع بگیرد و با اراده جدی عمل نماید، در این صورت به اذن خداوند كار معروف انجام می شود و اگر اراده جدی ننماید، وجود رغبت و قدرت بدون تصمیم قاطع نمی تواند معروف را به وجود آورد و آدمی را به خدمت درباره مردم موفق نماید.

خدمت خود را پنهان داشتن 

لازم است اهل معروف و افراد خدمتگزار مردم همواره به این نكته متوجه باشند كه عمل خیر آنان را باید دگران بگویند و شایسته نیست خودشان به زبان آورند، مثلا اگر شخص محترمی با خانواده و فرزندان خویش به سفر می رفت و خودش راننده بود، ماشین در بیابان عیبی پیدا كرد و متوقف شد، چون اطلاع فنی نداشت در بیابان ماند. طولی نكشید ماشین دگری رسید، توقف نمود، شخص محترمی پیاده شد كه بداند آن ماشین یا مسافرینش چرا متوقف شده است ، وقتی متوجه عیب ماشین شد به راننده خود كه تخصص فنی داشت دستور داد پیاده شود و عیب ماشین را برطرف نماید. آقای محترم یك ساعت در بیابان توقف نمود تا ماشین درست شد و هر دو با هم حركت كردند. آن كس كه ماشینش خراب شده بود باید عمل معروف و كار نجات بخش آقایی را كه یك ساعت توقف نموده بود و در همه جا و به همه بگوید و آن معروف را افشا نماید و خاطر نشان كند كه اگر آن آقای محترم توقف نمی كرد، ما وضع دشواری می داشتیم و شاید با خطر مواجه می شدیم ، اما آقایی كه توقف نموده و آن معروف را انجام داده است نباید سخنی بگوید و اظهار كند: اگر من توقف نمی كردم چنین و چنان می شد و این دستور انسانی و اخلاقی ، مدلول حدیث كوتاهی از مولای متقیان است :

عن علی علیه السلام قال : اذا صنع الیك معروف فانشره و اذا صنعت معروفا فاستره . (124)

علی (ع ) فرموده : اگر كسی درباره تو معروفی را انجام داد آن را نشر بده و شایع كن و اگر خودت درباره دگری معروفی را انجام دادی آن را پنهان دار و به زبان نیاور.

امام سجاد (ع ) در قسمت اول درخواست خود كه موضوع سخنرانی امروز است به پیشگاه خداوند عرض می كند:

بشر و علاقه به كمال 

و افشاء العارفة : با رالها! موفقم بدار كه اعمال معروف دگران را افشا نمایم و خوبی های آنان را بین مردم نشر دهم . درباره معروف و افشای آن به قدر لازم بحث شد. در قسمت دوم خواسته خود به پیشگاه الهی عرض می كند:

و ستر العائبة : پروردگارا! موفقم بدار كه عیبهای مردم را مستور دارم و آنها را با كسی در میان نگذارم . پنهان داشتن عیبهای مردم مانند آشكار ساختن خوبی های آنان از صفات باری تعالی است . افراد علاقه مند به كرامت نفس باید تمرین كنند و خویشتن را به این دو خلق انسانی متخلق نمایند و به این دو صفت عالی متصف سازند. این قسمت از دعای امام (ع ) نیز از جهات متعدد شایان بررسی است و از ابعاد مختلف قابل بحث است و در اینجا به توضیح پاره ای از جهات اكتفا می شود. بشر به طور فطری علاقه مند به كمال است ، میل دارد از نظر ساختمان طبیعی و همچنین از نظر گفتار و رفتار اجتماعی منزه و مبرا از هر عیب و نقصی باشد. اگر در وی عیب مادرزادی وجود دارد یا در طول زندگی بر اثر رویدادی دچار نقص عضوی گردیده است تا جایی كه بتواند می كوشد آن نقص را پنهان دارد و نگذارد دیگران متوجه آن عیب شوند، همچنین اگر در گفتار و رفتارش به پاره ای از سیئات اخلاقی و اعمال ناپسند مبتلا شده و دچار عیب اجتماعی گردیده نمی خواهد مردم به آن عیب واقف شوند و حتی المقدور در پنهان داشتن آن كوشش می نماید، اگر كسی از عیبش آگاهی یافت و آن را به این و آن گفت سخت ناراحت می شود، به گوینده اعتراض می كند، با تندی به وی سخن می گوید، و ممكن است كارشان به درگیری منتهی شود. خلاصه ، تمام انسانها به تمایل فطری علاقه دارند عیوب طبیعی و نقائص اكتسابی آنان برملا نشود و مردم از آنها آگاهی نیابند. اسلام در مقام قانونگذاری ، این تمایل فطری را مورد كمال توجه قرار داده و نشر عیوب مسلمانان را تحت عناوین مختلف ، مثل غیبت ، پرده دری ، ایذای مسلمان ، و دیگر عناوینی از این قبیل ممنوع ساخته است ، بعلاوه از نظر معنوی روایات زیادی از اولیای اسلام درباره فواید ستر عیوب مردم و زیانهای افشای عیوب آنان رسیده است كه در اینجا قسمتی از آنها ذكر می شود:

اجر پوشاندن گناه دیگران 

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : من علم من اءخیه سیئة فسترها ستر الله علیه یوم القیامة . (125)

رسول اكرم (ص ) فرموده است : كسی كه می داند برادرش آلوده به گناهی است و آن را بپوشاند، خداوند او را در قیامت می پوشاند.

و عنه صلی الله علیه و آله قال : من روی علی مؤ من روایة یرید بها شینه و هدم مروته لیسقط من اعین الناس اخرجه الله من ولایته الی ولا یة الشیطان فلا یقبله الشیطان . (126)

و نیز فرموده است : كسی كه بر ضرر برادرش چیزی را بگوید و مقصودش از گفتن ، این باشد كه او را در جامعه زشت كند، مردانگیش را در هم بشكند تا از نظر مردم سقوط نماید، خداوند او را از ولایت خود خارج می كند و به ولایت شیطانش می فرستد و شیطان هم او را نمی پذیرد.

عن ابیعبد الله علیه السلام قال : لا تنظروا فی عیوب الناس كالارباب و انظروا فی عیوبكم كهمیئة العبید انما الناس رجلان : مبتلی و معافی فارحم المبتلی و احمد الله علی العافیة . (127)

امام صادق (ع ) از قول حضرت مسیح ابن مریم (ع ) نقل نموده كه فرمود: به عیوب مردم مانند مالكین عبید نگاه نكنید بلكه عیوب و نقائص خود را با چشم بردگی بنگرید. مردم دو گروه اند، بعضی مبتلا به بیماری گناهان اند و بعضی در عافیت و سلامت . بیماران گناه را مورد ترحم قرار دهی و خداوند را در مقابل نعمت عافیت شكر گزار باشی .

سال رجل رسول الله صلی الله علیه و آله فقال : احب ان یستر الله علی عیوبی . قال : استر عیوب اخوانك یستر الله علیك عیوبك . (128)

مردی به حضرت رسول اكرم (ص ) عرض كرد كه دوست دارم خداوند عیوب مرا بپوشاند، چكنم ؟ حضرت فرمود: عیوب برادرانت را بپوشان ، خداوند عیوب ترا می پوشاند.

كیفر افشای گناه 

عن ابیعبد الله علیه السلام قال : من اطلع من مؤ من علی ذنب او سیئة فافشی ذلك علیه و لم یكتمها و لم یستغفر الله له كان عند الله كعاملها و علیه وزر ذلك الذی افشاه علیه . (129)

امام صادق (ع ) فرموده : كسی كه از گناه و لغزش مؤ منی آگاه گردد و آن را افشا كند، به مردم بگوید، و مكتوم ندارد، و به جبران افشا كردن گناه برای او استغفار ننماید، افشا كننده نزد باری تعالی مانند عامل گناه است و معصیتی را كه افشا نموده است به حساب او گذارده می شود.

بیماری بزرگ معنوی 

از این چند حدیث كه مذكور افتاد روشن شد كه ستر عیوب و مكتوم داشتن سیئات مردم از نظر معنوی دارای اجر بزرگ و فواید ارزنده ای است و پرده دری و افشای عیوب آنان نیز زیانهای دنیوی و اخروی بزرگ در بر دارد ولی مهمتر از افشای سیئات دگران ، این است كه شخض مسلمانی به نام دین خدا با كسی طرح دوستی بریزد ولی هدفش این باشد كه لغزشها و گناهان او را بشمارد و به ذهن بسپارد تا موقعی كه بخواهد آنها را بگوید و مایه رسوایی وی گردد، و این عمل بمراتب بدتر و مذمومتر از افشای عیوب و سیئات است و بی گمان باید گفت این فرد، گرفتار یكی از بزرگترین بیماری های روحی و معنوی است و اگر علاقه مند به سعادت خویش باشد باید هر چه زودتر خود را درمان كند و از این بدبختی و بلا رهایی یابد.

عن ابیجعفر علیه السلام قال : ان اقرب مایكون العبد الی الكفر ان یؤ اخی الرجل ، الرجل علی الدین و یحصی علیه عثراته و زلاته لیعنفه بها یوما ما. (130)

امام باقر (ع ) فرموده : نزدیكترین بنده ، به كفر و بی ایمانی آن است كه شخص متدین به نام دین با فرد دگری دوست شود برای آنكه لغزشهای او را در ایام دوستی احصا نماید تا روزی با شمردن و به رخ كشیدن آنها وی را مورد ملامت و سرزنش قرار دهد.

گناه مایه رسوایی 

عن النبی صلی الله علیه و آله قال : یا معشر من اسلم بلسانه و لم یسلم بقلبه لا تتعبوا عثرات المسلمین فانه من تتبع عثرات المسلمین تتبع الله عثرته و من تتبع الله عثرته یفضحه . (131)

رسول اكرم (ص ) فرموده : ای كسانی كه به زبان اسلام آورده اید و قلبتان تسلیم نشده است ! از پی لغزشهای مسلمانان نروید، چه آن كس كه در این راه قدم بر دارد خداوند لغزشهای او را پی می گیرد و كسی كه خداوند از پی لغزشهای وی باشد او را مفتضح و رسوا می كند.

دستور امام به والی مصر 

پی گیری از عیوب و نقائص مردم و وقوف به سیئات اخلاق و اعمال آنان به قدری ناپسند و مذموم است كه علی علیه السلام در عهدنامه مالك اشتر آن را خاطر نشان نموده ، مالك را از آن برحذر داشته و تذكرات لازم را در این باره به استاندار مصر داده است :

و لیكن ابعد رعیتك منك و اشناءهم عندك اطلبهم لمعائب الناس فان فی الناس عیوبا الوالی احق من سترها، فلا تكشفن عما غاب عنك منها فانما علیك تطهیر ما ظهر لك و الله یحكم علی ما غاب عنك فاستر العورة ما استطعت یستر الله ما تحب ستره من رعیتك .

البته باید دورترین مردم حوزه ماءموریتت از تو و مبغوضترین آنان نزد تو كسانی باشند كه بیشتر در جستجوی معایب دگران اند، چه آنكه در مردم عیوبی وجود دارد كه والی شایسته ترین فرد در اخفای آنهاست ، پس در مقام كشف عیوبی كه از تو پوشیده است مباش ، آنچه بر عهده توست پاك كردن عیبهایی است كه بر آنها واقف شده ای و خداوند حكم می كند نسبت به آنچه كه بر تو پنهان مانده تا جایی كه می توانی اسرار مردم را بپوشان ، خداوند هم آن را كه می خواهی از مردم مستور و پنهان باشد می پوشاند.

امام سجاد (ع ) در این قطعه از دعای مكارم الاخلاق برای حفظ عدل در محیط اجتماع به پیشگاه الهی عرض نموده است :

عوارض نشر گناه 

و افشاء العارفة و ستر العائبة : پروردگارا! موفقم بدار تا خوبی های اهل معروف را افشا نمایم و عیب كسانی را كه به آن مبتلا هستند مستور دارم .

به طوری كه در قسمت اول دعا به عرض رسید، خوبی های اهل معروف را نشر دادن در روان آنان اثر می گذارد و برای آنكه حسن شهرت خود را در جامعه از دست ندهند پیرامون گناه نمی گردند و اجتناب از گناه به هر نسبت كه باشد در حفظ عدل اجتماعی مؤ ثر است . ستر عیوب و نقائص نیز همانند نشرخوبی ها در حفظ عدل اجتماعی اثر می گذارد، چه اگر عیب مبتلایان به عیوب و نقائص از پرده بیرون افتد و كسانی از آن آگاه شوند و به این و آن بگویند و نشر دهند شخص صاحب عیب برافروخته می شود، به دفاع از خود بر می خیزد و ممكن است در خلال دفاع ، دروغ بگوید، بی گناهی را متهم نماید و به وی نسبت ناروایی بدهد و رفته رفته گناه گسترش یابد و هر قدر شعاع گناه بسط پیدا می كند قطعا به عدل اجتماعی آسیب می رساند.

عن علی بن الحسین علیهما السلام : من رمی الناس بما فیهم رموه بما لیس فیه . . (132)

امام سجاد (ع ) فرموده است : كسی كه مردم را به صفت بدی كه در آنان وجود دارد نسبت دهد آنان ، در مقابل ، به نسبت دهنده چیزی را منتسب می نمایند كه در وی وجود ندارد

نشر عیوب و سیئات گناهكار اگر ادامه پیدا كند و همگانی شود، حس كند كه دیگر برای او در جامعه آبرویی نمانده است در این موقع شرم گناهكار به كلی از میان می رود، پرده حیایش دریده می شود و بر اثر این احساس عملا به هر معصیتی دست می زند و باك ندارد كه مردم او را در حال ارتكاب هر گناهی مشاهده كنند. وجود چنین عنصری در جامعه ضرر بسیار دارد و به عدل اجتماعی آسیب بزرگ می رساند. علی (ع ) از قول لقمان فرموده :

شرالناس من لا یبالی ان یراه الناس مسیئا : (133)

بدترین خلق كسی است كه باك ندارد از اینكه مردم او را در حال گناه ببینند.